تصاوير جديد از بهاره رهنما در مراسم رونمایی از جدیدترین کتابش

داستانی درمورد صبوری زنان که توسط بهاره رهنما نوشته شده است:
زن كنار یكی از بچه هاش نشسته و در كنار اون مادر مرد نشسته تو ردیف كناری.
مرد نشسته با پسر دوازده سیزده ساله ای كه به نظر میاد بچه بزرگتر این
زوج هست، هواپیما سرده و پتو های قسمت اكونومی تموم شده، مرد كه موبایلش با
بازی كندی كرش دستشه بدون نگاه به زن میگه : سرد شد بیخود كاپشنم رو دادم
تو بار.
زن میگه : من بهت گفتم و بلند میشه ، مهماندار میاد نزدیك و میگه : خانم
لطفا بشینید الان تیك آف میكنیم، زن در حالی كه پالتوی روی لباسش را در
میاورد میگوید:چشم همین الان ببخشید ، مینشینید و قبل نشستن پالتویش را روی
مرد می اندازد.
مرد نگاهی به او میكند و موبایش را از زیر پالتو بیرون میكشد و به بازی
اش ادامه میدهد و سكوت طولانی میماسد بینشان ،موقع ناهار میشود مهماندار
میپرسد چی میل دارید بیف استراگانف یا قورمه سبزی ، زن با تردید انگار سخت
ترین سوْال فلسفی دنیا را از او پرسیده باشند به چشمهای مرد با خواهش نگاه
میكند، مرد نجاتش میدهد و به مهماندار میگوید :
كل این ردیف و بغلی قورمه سبزی لطفا
غذا در سكوت خورده میشود زن قبل خوردن غذایش به پسر كوچك و مادر شوهرش كمك میكند تا ظرف های غذایشان را باز كنند.
مرد و پسر بزرگتر زودتر غذا را تمام میكنند ، مرد میز جلویش را جمع
میكند و ظرف های غذا را جلوی زن میگذارد كه زودتر غذایش را تمام كرده ، مرد
دوباره بازی میكند پسر بزرگتر هم ایپدی را میگذارد جلویش و با هیجان مشغول
گل زدن در زمین مجازی فوتبال میشود
یكساعتی طول میكشد تا مهماندار ها برگردند و زن تمام این یك ساعت مثل
مجسمه خشك شده میماند ، موقع پیاده شدن از هوا پیما اغلب ساك های دستی را
به دست میگیرد و دست پسر كوچكترش را ،یك لحظه چشم در چشم میشویم ، دوست
دارم بپرسم : ایا هرگز برای خودت زندگی كرده ای ؟!
بهاره رهنما /پیشاپیش تقدیم به همه زنان صبور سرزمینم








